فدک قریهای است در منطقه حجاز که از آنجا تا مدینه نزدیک به ۱۶۰ کیلومتر راه بود و مزارع و چشمه آبی در خود داشت. در نزدیکی فدک دژی به نام «شمروخ» وجود داشت که هم اکنون در آنجا روستای بزرگی به نام «حائط» با نخلهای فراوان وجود دارد.
تاریخچه[]
فدک در نزدیکی خیبر قرار داشت و با توجه به موقعیت استراتژیک خود نقطه اتکاء یهودیان حجاز به شمار میرفت. پس از آنکه سپاه اسلام، یهودیان را در«خیبر» و «وادی القری» و «تیما» شکست داد، برای پایان دادن به قدرت قوم یهود، سفیری به نام «محیط» به نزد سران فدک فرستادند. سران فدک صلح و تسلیم را بر جنگ ترجیح دادند و تعهد کردند که هر سال نیمی از محصولات فدک را در اختیار پیامبر قرار داده و از این به بعد زیر سلطه اسلام زندگی کنند.
ویژگی و ارزش[]
فدک مملؤ از درختان نخل و چشمههای جوشان بود. زمینهای حاصلخیزی داشت و از منابع مهم در آمد در منطقه حجاز محسوب میشد. ارزش درختان نخل این ناحیه در آن زمان با ارزش درختان نخل شهر کوفه در قرن هفتم برابر بود. همچنین زمانی که عمر تصمیم گرفت اهل یهود را از عربستان خارج کند، مبلغ ۵۰ هزار درهم را بابت ارزش نصف فدک به آنها پرداخت کرد.
بخشش فدک به فاطمه زهرا[]
مدارک اهل تسنن[]
- ذیل آیه ۲۶ سوره اسراء
این کتب در شأن نزول این آیه به انتقال فدک از سوی پیامبر به فاطمه زهرا تصریح میکنند:
- حاکم حسکانی در کتاب «شواهد التنزیل» (ج۱، ص۴۳۸ و ص۴۴۲)
- کاندهلوی در کتاب «حیاه الصحابه» (ج۲، ص۵۱۹)
- رازی در کتاب «الجرح و التعدیل» (ج۱، ص۲۵۷)
- قندوزی در کتاب ینابیع الموده (ص ۱۱۹ و ص۴۳۹)
- خوارزمی در کتاب «مقتل الحسین» (ج۱، ص۷۰)
- سیوطی در تفسیر خود که از دو صحابی «ابو سعید خدری» و «عبدالله بن عباس» بخشش فدک را متذکر میشود. (ج۲، ص۱۵۸ و ج۵، ص۲۷۳_۲۷۴)
- ابن ابی حاتم در تفسیرش که «ابن تیمیه» آن را خالی از هر حدیث جعلی میداند.
- متقی هندی در کتاب «کنز العمال» (ج۲، ص۱۵۸ و ج۳، ص۷۶۷)
- علی:
در نهج البلاغه به آن تصریح میکند.
- یاقوت حموی: چون به کلمه «فدک» میرسد در توضیح آن به این بخشش اذعان میکند.
- بلاذری و حکایت مأمون عباسی: بلاذری در کتاب خود، سندی از دوران خلافت مأمون عباسی دارد که به این امر تصریح کردهاست.
- خطبه فدکیه فاطمه زهرا: در این خطبه، فاطمه زهرا خطاب به ابوبکر ضمن تصریح بر مالکیت خود بر فدک از وی حق خود را مطالبه میکند که متن این خطبه در منابع اهل سنت یافت میشود.
غصب فدک[]
چند روز پس از واقعه سقیفه ابوبکر اعلام کرد، فدک ملک شخصی نیست و نباید در نزد دختر پیامبر بماند. به همین جهت عاملان فاطمه زهرا را از فدک بیرون کرد. فاطمه زهرا ناچار نزد ابوبکر رفت و میان آنان گفتگویی رخ داد:
-ابوبکر! وقتی تو بمیری ارث تو به چه کسی میرسد؟
-زنان و فرزندانم!
-چه شدهاست که حالا تو وارث پیغمبری نه ما؟
-دختر پیغمبر! پدرت درهم و دیناری زر و سیم به جا نگذاشته!
-اما سهم ما از خیبر و صدقه ما از فدک چه میشود؟
-از پدرت شنیدم که «من تا زنده هستم در این زمین تصرف خواهم کرد و چون مردم مال همه مسلمانان خواهد بود»
-ولی پیغمبر در زندگانی خود این مزرعه را به من بخشیده است!
-گواهی داری؟
-آری. شوهرم علی و ام ایمن گواهی میدهند.
-دختر پیغمبر میدانی کهام ایمن زن است و گواهی او کامل نیست. باید زنی دیگر هم گواهی دهد. یا مردی را گواه بیاوری.
و بدین ترتیب فدک به تصرف ابوبکر در آمد. اگرچه فاطمه زهرا به روایت ابوبکر اذعان نکرد و همچنان بر گرفتن عطای خویش از پیامبر پای فشاری به خرج میداد.
حدیث ارث نبردن پیامبران[]
به گفته دانشمندان اهل سنت، تنها ابوبکر ادعا میکند که این روایت را از پیامبر شنیدهاست. از این رو مورد مخالفت عدهای قرار میگیرد:
- اهل بیت: علیرغم پافشاری ابوبکر بر شنیدن حدیث «از ما پیامبران ارث برده نمیشود» از پیامبر اهل بیت به مخالفت با آن پرداخته و وجود چنین حدیثی را زیر سؤال بردند. کار بدان جا میکشد که حتی عمر به این موضوع اذعان میکند که علی و عباس عموی پیامبر، ابوبکر را درغگو میدانستند.
- جمعی از همسران پیامبر :
غیر از اهل بیت و عباس عموی پیامبر، تعدادی از همسران پیامبر نیز به ابوبکر، به خاطر نسبت دادن این حدیث اعتراض میکنند.
- دانشمندان اهل سنت : مفسران اهل سنت از جمله فخر رازی، جارالله زمخشری، طبری و بیضاوی در تفسیر آیات مربوط به ارث پیامبرانی چون داود، زکریا، یحیی و سلیمان، ضمن تأکید بر مادی بودن این ارثیهها، سخن ابوبکر را نقض کردهاند.
نظر اهل سنت[]
اهل سنت اعتقاد دارند که بدخواهی از جانب ابوبکر نسبت به هیچ کسی، و علیالخصوص نسبت به فاطمه نمیتوانست وجود داشته باشد؛ او آماده بود میراث فدک را به فاطمه تسلیم کند، مشروط بر این که شاهدی عینی صحت حدیثی را که این کار را مجاز میداشت گواهی کند. اهلسنت عقیده دارند که ستاندن میراث فدک، به معنی کاملاً ظاهری بوده است؛ یعنی ابوبکر امکاناً و در سطح مادی و به حکم وظیفه کاملاً ظاهریاش به عنوان پاسدار اصول شرعی یا پاسدار رعایت شرع، به صورت انتزاعیاش بپذیرد. قضیه ارثی که به فاطمه داده نشد، تعارض میان یک امر انتزاعی اصولی و یک مورد واقعی را که از مدار بیرون میافتد، نشان میدهد.
اهلسنت استدلال کردهاند که اگر فدک به میراث رسیده بود، همسران و دختران دیگر پیامبر اسلام نیز از آن سهمی داشتهاند؛ در حالی که ابوبکر سهمی از آن برای ایشان و حتی برای دخترش عایشه قائل نشد. در روایتی از اهل تسنن آمدهاست که پیامبران ارث بر جای نمیگذارند، و آنچه از ایشان بماند صدقهاست. تنها راوی این حدیث نیز شخص ابوبکر است. در اصول کافی باب ثواب دانشمند و دانشجو آمدهاست: «رسول خدا(ص) فرمود: کسیکه در راهی رود که در آن دانشی جوید خدا او را به راهی سوی بهشت برد، همانا، فرشتگان با خرسندی بالهای خویش به راه دانشجو فرو نهند و اهل زمین و آسمان تا برسد به ماهیان دریا برای دانشجو آمرزش طلبند و برتری عالم بر عابد مانند برتری ماه شب چهاردهاست بر ستارگان دیگر و علما وارث پیامبرانند زیرا پیامبران پول طلا و نقره به جای نگذارند بلکه دانش بجای گذارند، هر که از دانش ایشان برگیرد بهره فراوانی گرفتهاست.»
رابطهٔ غصب فدک و خلافت ابوبکر[]
امام معتزلی میگوید؛ از یکی از اساتید عالی مقام مدرسه غربی بغداد به نام علی بن فارقی پرسیدم:
آیا فاطمه زهرا که نسبت به فدک ادعا داشت راستگو بود؟
استاد بغداد: بلی.
امام معتزلی: پس چرا ابوبکر فدک را به وی نداد، در حالی که میدانست فاطمه زهرا راست میگوید؟
استاد بغداد ضمن تبسم گفت: «اگر در آن روز ابوبکر فاطمه را به مجرد ادعایش تأیید کرده و فدک را به او میداد، روز دیگر میآمد و میگفت: خلافت مال شوهرم است و بدین طریق ابوبکر را از مقامش معزول میداشت...»
امام معتزلی پس از نقل نظر استاد آنگاه خودش چنین میگوید:و این گفتار حقیقت دارد.
پانویس[]
کتابشناسی[]
جستارهای وابسته[]
- غصب اموال فاطمه
- خطبه فدکیه
پیوند به بیرون[]
- وبگاه غصب فدک
- غصب فدک، وبگاه یازهرا
- فدک
- دانشنامه رشد
- متن خطبه فدک
- مسإله فدک از منظر اهل سنت به زبان انگلیسی
- تصاویری از فدک
الگو:Wikireadr